خرداد که میشه درختای سرو پر میشن از دونه های آبی ریز. بچه که بودیم بلا استثنا اینا اسباب ِ بازی خاله بازی من بودن. همیشه از فضای سبز جلوی خونه اینا رو می چیدم و با وسایل خاله بازیم و روغنای توهمی سرخ می کردم و به عنوان ناهار یا شام می دادم به بچه ام. بچه ام همیشه خان داداش بود و همیشه هم تو بازی اسمش مهدی بود! :|
هر سال این دونه آبی ها رو می بینم و هر سال یاد این بازی هامون میفتم .خودمم باورم نمیشه این خرداد ها و این تابستون های پیش رو بساط سرخ کردن دونه آبی ها دیگه نیست.
درباره این سایت